همیشه در کنارم او را حس می کنم
با تمام احساسم او را می ستایم
آری؛
اوست ستایشگر شبهای تنهایی من
شبهایی که در حسرت و سکوتی مرگبار
از گذرگاه های زندگی عبور می کند ،
و من در حسرت گذر از جاده ای سبزم
آری؛
او در کنار من و من از او دورم
او در گذرگاههای سبز زندگی
و من در پیچ و خم های جاده ی خاکی
چه می توان کرد ...
باید گذر کرد
با دلی پر حسرت
آری؛
شاید این راز زندگی است؟!