سهلوم آجي مريم
کجايي آجي...خيلي دلم برات تنگيده بود...خيلي منتظرت شدم به قران...نميدوني چقد يادت بودم...
چند روز پيش با خودم گفتم شايد مريم داداشييشو فراموش کرده...
به قرآن وقتي الان کامنتتو ديدم خيلي خوشحال شدم...تا حدي که بين اون همه کامنت اول دوست داشتم جواب تو رو بدم...
اين حرفا چيه..ديگه اين حرفو نزنيا..تو هميشه آجيه دوست داشتنيه خودمي...داداشي آجيشو خيلي دوست داره به قران
ببخشيد اينو ميگم ولي تو غلط ميکني بهوش نياي..مگه دست خودته...خفت ميکنم بازم اين حرفو بزنيا...
توکلت به خدا باشه...تا اون چيزي نخواد هيچي نميشه...
خيلي خيلي خيلي دوستت دارم